موضوعات
مشاوره کنکور (سراسری، ارشد و دکتری) ساختار علمی یک مقاله پژوهشی موضوع یا عنوان مقاله: عنوان، مفهوم اصلي مقاله را نشان ميدهد. عنوان مقاله بايد جذاب باشد، يعني به گونهاي انتخاب شود كه نظر خوانندگان را كه معمولاً ابتدا فهرست عناوين مندرج در يك مجله علمي را ميخوانند به خود جلب نمايد. همچنين عنوان بايد كوتاه و گويا و تنها بيانگر متغيرهاي اصلي پژوهش باشد. تعداد كلمات در عنوان را حداكثر دوازده واژه بيان كردهاند. نام مؤلف يا مؤلفان و سازمان وابسته: بعد از عنوان پژوهش، نام مؤلف يا مؤلفان ذكر ميشود و در سطر زير آن، نام دانشگاه يا مؤسسه كه هر يك از مؤلفان در آن مشغول به كارند، مي آيد. ترتيب قرار گرفتن نام مؤلفان به دنبال يكديگر، معمولاً متناسب با ميزان مشاركت آنان در انجام پژوهش است؛ اما اگر ميزان مشاركت همه افراد در اجراي پژوهش يكسان باشد، اسامي آنان به ترتيب حروف الفبا در دنبال هم قرار ميگيرد. چكيده: خلاصه جامعي از محتواي يك گزارش پژوهشي است كه همه مراحل و اجراي اصلي پژوهش را در خود دارد. هدفها، روشها، يافتهها و نتايج پژوهش، به اختصار، در چكيده آورده ميشود. در متنِ چكيده بايد از ذكر هرگونه توضيح اضافي خودداري شود. مطالب چكيده بايد فقط به صورت گزارش (بدون ارزشيابي و نقد) از زبان خود پژوهشگر (نه نقل قول) به صورت فعل ماضي تهيه شود. چكيده در حقيقت بخشي كامل، جامع و مستقل از اصل گزارش در نظر گرفته ميشود و نبايد پيش از انجام گزارش پژوهش تهيه شود. طول چكيده براي مقاله، بستگي به روشهاي خاص هر مجله دارد و معمولاً بين صد تا صد و پنجاه كلمه پيشنهاد شده است. واژگان كليدي: معمولاً در انتهاي چكيده، واژگان كليدي پژوهش را بيان ميكنند تا خواننده پس از خواندن چكيده و آشنايي اجمالي با روند تحقيق، بفهمد چه مفاهيم و موضوعاتي در اين مقاله مورد توجه قرار گرفته است. معمولاً با توجه به حجم و محتواي مقاله، پنج تا هفت واژه كليدي در هر مقاله بيان میشود. مقدمه: هر مقاله علمي با يك مقدمه شروع ميشود و آن، خلاصهاي از فصل اول و دوم پايان نامهها و رساله هاست كه به طور مختصر به بيان كليات تحقيق و بررسي مختصري از پيشينه آن ميپردازد؛ بنابراين در مقدمه مقاله، مسئله تحقيق و ضرورت انجام آن و اهداف آن از نظر بنيادي و كاربردي به صورت مختصر بيان ميگردد و سپس به بررسي سوابق پژوهشي كه به طور مستقيم به موضوع تحقيق مرتبط است، پرداخته میشود. مقدمه بايد يك منطق اساسي را در تحقيق بيان كند و به خواننده نشان دهد كه چرا اين تحقيق ادامه منطقي گزارش هاي پيشين است. در اين بخش پس از نتيجه گيري از پژوهشهاي بررسي شده، محقق بايد پرسشهاي پژوهش خود را به صورت استفهامي بيان كرده و به تعريف متغيرهاي تحقيق به صورت عملياتي بپردازد. روش: هدف اساسي از بيان روش آن است كه به گونهاي دقيق، چگونگي انجام پژوهش، گزارش گردد تا خواننده بتواند آن را تكرار نمايد و همچنين درباره اعتبار نتايج داوري كند؛ بنابراين مؤلف بايد همه مراحل اجرا، از جمله آزمودنیها، ابزارهاي پژوهش، طرح پژوهش، روش اجرا و روش تحليل دادهها را بيان كند. 1- آزمودنيها: جامعه مورد مطالعه و ويژگيها و مشخصات آن از نظر تعداد، سن، جنسيت، ميزان تحصيلات و همچنين چگونگي انتخاب آنها و در صورت گروه بندي شدن تعداد گروهها و مقدار افراد هر گروه بيان ميشود. 2- ابزارها: ابزارهاي آزمايش، مثل پرسشنامه و تست پس از آن بيان ميگردد. چنانچه ابزار سنجش، يك وسيله مشهور و استاندارد شده باشد، اشاره به نام آن كافي است، اما اگر يك مقياس خود ساخته باشد، بايد چگونگي طراحي و تهيه آن و شواهد مربوط به اعتبار و روايي بودن آن گزارش شود. 3- طرح پژوهش: به نقشه كار پژوهشگر براي حل مسئله پژوهش، طرح گفته ميشود. ابتدا متغيرهاي مستقل، وابسته و تعديل كننده بيان ميشود، سپس طرحهاي پژوهشي، مثل طرح تك آزمودنيِ پيش تست- پس تست، تحليل واريانس عاملي و... ، كه در روش به كار گرفته شده، بيان ميگردد. همچنين تكنيكهاي كنترل متغيرهاي نامربوط و ناخواسته، مانند تصادفي ساختن، همتاسازي و غيره مورد توجه قرار ميگيرد. 4- شيوه اجرا: در اين قسمت همه مراحلي كه آزمودني و آزماينده در طول مطالعه انجام دادهاند، به صورت گام به گام تشريح ميگردد. گردآوري دادهها، دستورالعملهاي اجراي پژوهش، چگونگي تشكيل گروههاي آزمايشي و كنترل، چگونگي اجراي آزمايش و شيوه ثبت پاسخها و امثال آن، به طور خلاصه و دقيق توضيح داده ميشود. 5- تحليل دادهها: در اين قسمت چگونگي طبقه بندي، مرتب كردن، خلاصه كردن و تحليل كردن دادهها بيان ميشود؛ همچنين روشهاي آماري توصيفي به كار گرفته شده مثل فراوانيها، درصدها، نمودارها، مقادير مركزي و پراكندگي؛ و روشهاي آماري استنباطي، مثل اجراي آزمون t استفاده شده در تحقيق بيان ميگردد. نتایج: در اين بخش، توصيف كلامي مختصر و مفيدي از آنچه به دست آمده است، ارائه ميشود. اين توصيف كلامي با اطلاعات آماري مورد استفاده، كامل ميشود و بهترين روش آن است كه دادهها از طريق شكل و نمودار يا جدول، نمايش داده شوند. ساختار بخش نتايج، معمولاً مبتني بر ترتيب منطقي پرسشها يا فرضيهها و نيز وابسته به تأييد شده بودن يا تأييد نشده بودن فرضيههاست. ترتيب بيان نتايج نيز يا برحسب ترتيب تنطيم سؤالها يا فرضيههاي آنها يا برحسب اهميت آنها است. روش متداول بيان نتايج، آن است كه ابتدا مهمترين و جالبترين يافتهها و سپس به ترتيب، يافتههاي كم اهميتتر ارائه ميشود. بحث و تفسیر: در اين بخش، تمام اجزاي گزارش تحقيق به هم ربط داده ميشوند و محقق با تركيب و پيوند بخشهاي مختلف، خواننده را به سوي يك نتيجهگيري كلي هدايت ميكند. بنابراين لازم است شباهتها و تفاوتهاي نتايج اين پژوهش با پژوهشهاي قبلي روشن گردد و نيز معلوم شود كه يافتههاي پژوهش، به روشن شدن مسئله مورد بررسي و زمينه دانش آن چه كمكي كرده است. بنابراين توصيه ميشود در اين بخش، ضمن توضيح كوتاهي درباره مسئله پژوهش و بيان نتايج تحقيق، به تفسير نتايج پرداخت. براي اين كار بايد اين نتايج را با يافتههاي نتايج پيشين مقايسه كرد. آن گاه توضيح داد كه پژوهش حاضر، به گسترش دانش زمينه مورد نظر چه كمكي كرده است و در ضمن، كاربرد احتمالي آن را مشخص كرد و نقاط ضعف پژوهش را همراه با پيشنهادهايي براي پژوهشگراني كه در آينده ميخواهند در اين زمينه كار كنند، بيان كرد. نتیجهگیری: در اين قسمت محقق بايد به نتيجه معقول، منطقي و برسد. نداشتن تعصب و سوگيري غيرمنصفانه در نتيجهگيري، ارتباط دادن نتايج با مباحث مطرح شده در پيشينه، ارائه راهبردها و پيشنهادهايي براي تحقيقات آينده، مشخص كردن نقش نتايج در پيشبرد علوم بنيادي و كاربردي و امثال آن، از جمله مواردي است كه محقق بايد به آنها توجه داشته باشد. ارجاعات: اعتبار يك گزارش پژوهشي علاوه بر صحت و دقت دادهها و استدلال حاصل از آنها، به منابع و مراجعي است كه از اطلاعات آنها در پژوهش استفاده شده است. ارجاعات از موارد مهم ساختار يك مقاله علمي است، به وسيله آن، چگونگي استفاده از انديشههاي ديگران را به خواننده معرفي مينمايد.
صفحه قبل 1 صفحه بعد |
||
![]() |